راز موفقیت منبر

دوستان طلبه می‌گویند که ما چه‌کار کنیم موفق بشویم در منبر؟ می‌گویم هیچ‌وقت به موفقیت در منبر فکر نکن. خراب می‌کنی. می‌گویند خب پس به چی فکر بکنیم؟ می‌گویم به هدایت مردم فکر کن. بگو ای خدا این آدم‌ها اینها باید بروند بهشت ای خدا! اینها باید بروند بهشت. حتی نگو من باید یک کاری بکنم. اصلاً من هم بگذار کنار. فقط غصۀ آدم‌ها را بخور. تو منبرت موفق می شود. تبلیغت موفق می‌شود. تو چرا غصۀ خودت را می‌خوری؟ غصۀ آن را بخور. یک مریض آوردند دارد جان می‌دهد غصۀ آن را بخور، نگو من این عمل را انجام بدهم بگویند یَک جرّاح موفقی است. بابا تو چقدر خودخواهی هستی. این بیچاره مُرد! از آن فکر دربیا بیرون. برو قلب این را قشنگ جراحی بکن.

بعدش هم که برایت داشتند کف می‌زدند، هورا می‌کشیدند، باریکلا این نمی‌دانم جرّاح درجه یک عالم است، تو خوشحال بشو لبخند بزن، لبخند بزن برای آن جوانی که نجاتش دادی. آخی الآن دارد می‌رود خانۀشان، رفته برای مامانش امروز نان بخرد، قلبش درست شد آخی، یک نفر از مرگ نجات پیدا کرد. تو در عالم خودت باش! نه در عالم موفقیت.

آقا ما صحبت می‌کنیم ببینیم موفق می‌شویم یک جمعیتی را متوجه خودمان بکنیم؟ نه این بد است اینها زشت است. اصلاً اینجور انگیزه‌ها را آدم نباید به دل خودش بیاورد. آیا طلب موفقیت استرس در زندگی انسان ایجاد نمی‌کند؟ چرا آن استرس را داشته باشیم؟ برای چی؟ آقا شما نگرانی ما را داری برطرف می‌کنی. شما می‌خواهی نگران باشی نگران این باش به فرمودۀ امیرالمؤمنین، بگو خدایی که این همه به من لطف کرده نگرانش هستم نتوانم پاسخش را بدهم. من خوف را از بین نمی‌برم. فرمود شیعیان ما می‌ترسند به خاطر شدّت محبّتشان است. می‌ترسند چی بشود؟ نتوانند پاسخ محبت خدا را بدهند. در عالم محبت خوف نتیجۀ محبتشان است.

آقا ما صحبت می‌کنیم ببینیم موفق می‌شویم یک جمعیتی را متوجه خودمان بکنیم؟ نه این حرف بد است اینها زشت است.